نقدی بر برگزاری هفته فرهنگی استان یزد در سعد آباد تهران
یزدفردا "رضا ملاحسینی اردکانی:اواخر خرداد ماه سال جاری بود که خبر برگزاری هفته فرهنگ و هنر یزد توسط اداره کل ارشاد یزد و همچنین وزارت ارشاد در فرهنگسرای نیاوران، شوری در وجود من، که این روزها دور از دیار خود در غربت هستم، انداخت که بی صبرانه منتظر برپایی آن بودم تا هم میهنانم از نزدیک ببینند و بشناسند آنچه از فرهنگ و هنر یزد به سوغات برایشان خواهند آورد. اما صد افسوس و هزار غصه که آنچه دیدم نه در خور نام یزد بود و نه در خور فرهنگ و هنر آن؛ بازار مکاره ای بود که شرح مفصل آن را چندی پیشتر در همینجا نوشته بودم.
زمان گذشت و اواخر شهریور ماه بود که خبر رسید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در نظر دارد هفته فرهنگی استانها را تا مهرماه در تهران برگزار کند. بازهم به انتظار نشستم تا نوبت به یزد برسد و بازهم دیار خود را در غربت به نظاره بنشینم. اما این بار از قبل کمی حالم متفاوت تر بود، زیرا تجربه ای نه چندان دلچسب از هفته ای با همین عناوین در همین چند ماه پیشتر داشته بودم و برای همین دیگر خیلی شوق و ذوق برنامه ای پربار نداشتم!! عصر دوشنبه بود که با یکی از دوستان پای در رکاب کردیم و به سمت مجموعه فرهنگی – تاریخی سعد آباد به شتاب رفتیم که ماحصل زحمات مسولان میراث استان را در معرفی فرهنگ یزد ببینیم.
وقتی رسیدیم هوا تاریک شده بود؛ از همان ابتدای ورودی کاخ سراغ غرفه های یزد را پرسیدیم، راهنماییمان کردند. همزمان با یزد در محوطه ای دیگر هم برنامه هفته فرهنگی آذربایجان غربی در حال برگزاری بود. متر به متر بنرهای راهنمایی محل برگزاری هفته فرهنگی آذربایجان غربی به چشم می خورد و دریغ از یک تابلوهای راهنمای یزد! از همان ابتدا فهمیدم که اینجا هم مثل همانجا!!
از غرفه های آذربایجان غربی گذشتیم و پرسان پرسان به سمت درِ دربند کاخ که برنامه یزد آنجا برپا می شد می رفتیم. در خیابانهای پیچ در پیچ و پر درخت و بعضاً تاریک و خلوت سعد آباد که هیچ راهنمایی در کار نبود، چندین بار مردد شدیم که آیا مسیر درست هست یا نه؟ تا اینکه سرانجام با چندین بار سرک کشیدن به راهها و حتی باغچه های مختلف از دور نور غرفه های یزد به چشممان رسید! خوشحال شدیم و سریعتر قدم برداشتیم. نزدیک 30 غرفه در کنار هم قرار است که فرهنگ یزد را به سایر ایرانیان معرفی نماید.
غرفه اول آش شولی و چای می فروشد، دومی در کار صنایع دستی به نظرم سفالی است؛ غرفه سوم اما روبرویش ماکتی از یک نخل امام حسین(ع) گذاشته شده و در آن فیلمی از عزاداری یزدیها پخش می شود. چند قدم جلوتر، محوطه اصلی نمایشگاه است. در یک نگاه کلی غرفه ها را به چند دسته می شد تقسیم کرد: یک دسته صنایع (انشاء الله) دستی می فروشند. ترمه، سفال(البته نه از نوع میبدی، بلکه از نوع پست مدرن)، نقاشی روی چرم و ... دسته دوم غرفه های آزانس داران و هتلداران و مناطق نمونه گردشگری استان هستند که جذب گردشگر می کنند آن هم با چند برشور و سی دی و غرفه دارانِ ...!. دسته سوم غرفه های فروش شیرینی و انار و ... که فکر نکنم در قالب صنایع دستی بگنجد! و غرفه دیگر که از همه درویش تر و کم رونق تر است غرفه اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان یزد است که چند بنری بر در و دیوار آن آویخته شده و چند کتاب و بروشور در ورودی آن قرار داده اند. در میانه محوطه نیز سنی کوچک برپا شده که گویا قرار است در آنجا برنامه های فرهنگی و هنری اجرا شود. البته ما که ساعتی آنجا بودیم چیزی ندیدیم و فقط شنیدیم مثل سایرین!
همان آغاز کار تنی چند از دوستان را در غرفه های مختلف زیارت کردم و از آنان جویای احوال هفته فرهنگی یزد و وضعیت آن شدم. این بار از بار پیش بیشتر ناراحت شدم!! امیدوارم دوستانم در سازمان میراث فرهنگی از این نوشته ناراحت نشوند، قصدم زیرسوال بردن زحمات آنان نیست چون به خوبی بر مشکلات برگزاری برنامه های فرهنگی واقفم، اما خودشان کلاه خود را قاضی کنند! مدیرکل محترم برپايي جشنواره هفته فرهنگي اين استان در مجموعه فرهنگي تاريخي سعد آباد را پربار توصيف كرده اند. جناب آقای مهندس رضایی عزیز می توانید توضیح دهید پربار در این جمله به چه معنی است؟! بله شما ادامه داده اید که 75 هنرمند یزدی در 30 غرفه صنایع دستی و سوغات یزد را ارائه نموده اند و به تشریح آن پرداخته اید.
اما یک پیشنهاد اساسی به مسولان محترمی که با این غرفه ها قصد ترویج فرهنگ و هنر یزد دارند دارم و آن اینکه خواهشاً نام این برنامه ها را "فرهنگی و هنری" نگذارید، بگذارید "هفته فروش سوغات و صنایع دستی یزد با تخفیف ویژه"!! در کدام غرفه فرهنگ یزد نشان داده می شد؟ فروش ترمه ماشینی چه دردی از صنایع دستی دوا می کند؟ گردشگر تنها به دنبال خروجی یک محصول و خرید آن نیست، فرهنگ و هنر مردم آن دیار هم تنها در خود آن محصول نمود نمی یابد که با فروش آن تبلیغ فرهنگ آنجا را بکنیم. باز اگر دستگاهی از ترمه بافی یا زیلو بافی آنجا بود و یکی آن را می بافت یک چیزی!! آنها که من آنجا دیدم و غرفه داشتند با حفظ احترام، همه کاسب بودند و فروشنده که کالای فروشی شان برخی دستی بود و برخی قلابی! از نظر من هنرمندان صنایع دستی که فرهنگ و هنر یزد را با خود دارند زنان و مردانی هستند که در خانه های خود یا پشت چرخها می نشینند و کار می بافند یا پشت دار قالی اند و رج به رج هنر می بافند و یا پشت چرخ سفالگریشان خاک را به هنر کیمیا می کنند! فرهنگ یزد را آنان می توانند منتقل کنند، با پوششان، با ذکر زیرلبشان، با لهجه ای که تغییرش نمی دهند، با خلوصی که به کار می برند و با چهره ای سوخته و رنج دیده که بزکش نمی کنند و با هزاران چیز دیگر! نه آنها که تنها به فکر فروش هستند. نه اینکه این کار بد باشد، خیر، حرفم این است که این صنایع دستی منتقل کننده فرهنگ و هنر یزدی نیست!
شنیدم که هزینه ایاب و ذهاب و اسکان و خوراک همه این 80 نفر بر عهده سازمان است. یک سوال: برای چه؟ برای چه از بودجه بیت المال هزینه می کنید تا کسی با استفاده از این فرصت درآمد کسب کند آن هم مفتی!! کجای دنیا یک نفر را یک هفته مفتی جای خواب و خوراک می دهند تا او جنس بیاورد و بفروشد و برود؟ به هزینه بودجه عمومی کسی انار و شیرینی و ترمه و ... در بهترین جای تهران بفروشد و ریالی هم از آن برنگردد؟!! همه جای دنیا غرفه ها را اجاره می دهند و درآمدزایی می کنند آن وقت ما ...!! هتلداران محترم هم که همچنین! سازمانی که محدودیت بودجه های فرهنگی دارد از همین مختصرش هم خرج خواب و خوراک کسانی می شود که ...
ای مظلوم فرهنگ!! ای غریب هنر!!
کاش چند قدم پایین تر سری به غرفه های استان آذربایجان غربی هم می زدید، آنجا هم چند غرفه ای محصولاتشان را می فروختند اما با تفاوت، همانجا نقل هم درست می کردند، همانجا به صورت نمادین هم که شده شیرینی را می پختند، نان را می پختند نه اینکه فقط و فقط بفروشند! چند غرفه به مردم شناسی، موزه ها، فرهنگ، آثار تاریخی و ... استانشان اختصاص داده بودند، شما چند غرفه را به این مسائل که فکر می کنم فرهنگی باشد اختصاص دادید؟ برنامه های جشن نیز با موسیقی محلی و آداب و روسم بومی چند ساعتی بازدیدکنندگان آذربایجانی را سرگرم می کرد، در محوطه یزد ...؟!
بگذریم، چه بگویم و بنویسم که دوستان آزرده خاطر نشوند؟!! اما واقعاً هدف از برگزاری این برنامه ها چیست؟ مطمئنم که اهداف خوب و متعالی پشت این برنامه هاست که به شدت موافق برگزاری آنها هستم اما آنچه در عمل مشاهده می شود چیز دیگری است!!
اگر قرار است سایر برنامه هایی که به معرفی فرهنگ و هنر یزد می پردازد مثل این دو برنامه ای باشد که من دیده ام، امیدوارم هیچ وقت سعادت بازدید از آن نصیبم نشود تا لااقل اعصاب و روانم راحت باشد که فرموده اند: بی خبری، خوش خبری!!
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 02,فوریه,2025